سپید لحظه ها
۰۵ آذر ۱۳۸۵
  معیار های اخلاقی
در این پست قصد دارم که واژه "معیارهای اخلاقی" را با شما به گفتمان بگذارم.
به نظر شما معیاره اخلاقی چی هست ؟ چه نقشی در زندگی ما بازی میکند؟ چه تإثیری بر روی رابطه ما با خویشتن خود و با دنیای اطراف ما دارد؟ معیارهای اخلاقی را که با خود حمل میکنیم از کجا به دست آوردیم و چگونه در ما ریشه دوانده اند؟ آیا به وجود آنها و نوع آنها و تأثیر آنها بر روی زندگی خود و رفتار و کردار خود آگاه هستیم ؟ تأثیر آنها بیشتر بر روی عقل ماست و یا احساس ما ؟
شکی در این نیست که ما به همان اندازه که به نیروی عقل خود نیاز داریم به نیروی احساس خود نیز نیاز داریم و یک نیاز مهم دیگر به همچنین توانای هر چه بیشتر ایجاد یک رابطه سالم و هماهنگ و بری از تناقضات بین عقل و احساس خود است.
آیا معیارهای اخلاقی میتوانند این تناقضات را کمتر کنند و یا اینکه ایجاد پارادوکسهای بیشتری بین عقل و احساس ما میکنند ؟
آیا نیاز به تغییره معیارهای اخلاقی را در خود احساس میکنیم ؟ چرا ؟
در روند تغییر معیارهای نهادینه شده با چه مشکلات درونی و بیرونی مواجه میشویم ؟ ترس ,خلاء درونی, بی هویتی , احساس گناه ......
آیا توانای آن را داریم که از این مشکلات و ترسها عبور کنیم ؟ چگونه ؟
از شما خواهشی دارم و آن اینکه بر روی این سوالها تامل کنید.آنچه که خودتون احساس میکنید و فکر میکنید و نظرتون هست با همدیگر به گفتمان بگذاریم.
در ادامه گفتگو قصد مطرح کردن گذر از آن نوع معیارهای اخلاقی را که مانع پیشرفت سالم زندگی ما هستند و جایگزینی آنها با"پرنسیبهای رفتاری و احساسی " جدید که بیشتر انسانی هستند را دارم .

زنگ تفریحم طولانی بود, در عوض با یک مشت سوال به میدان آمدم.:)))
_________________
-----------------------------------------------

 
Comments:
دوستان خوب خوبم,متأسفانه گرفتاریم هنوز حل نشده ولی دوست ندارم که فاصلم با وبلاگم و با شما ها طولانی بشه.از طرفی هم ارتباط با شماها و چالشهای فکری بهم دلگرمی و انرژی مثبت میده ,فقط ممکنه که نتونم به موقع جواب کامنتها را بدم و در جواب کمی تأخیر بیفته که از پیش از همتون پوزش میخوام.
منتظر نظرات خوبتون هستم.
سپیده
 
دوست ارجمند سپيده!
پرسش‌های نغز و بنيادی‌ای که شما مطرح کرده‌ايد، خودش می‌تواند پايه‌ی گفت‌وگوها و مقالات بلندی باشد که به گمانم از حوصله‌ی چارچوب تنگ وبلاگ خارج است. امّا در مختصر بد نيست خدمت‌تان عرض کنم که بحث "معيارهای اخلاقی" هم منطقه‌ای و هم فرامنطقه‌ای است. به اين شکل که ما بسياری اخلاقيات جهان‌شمول داریم و نيز اخلاقياتی که فقط به يک نقطه‌ی مشخص جغرافيايی مربوط می‌شود.
حتماً اين بحث را دنبال کن دوست ارجمند که نکته‌ی مهم و لازمی است.
 
سپيده جان سلام
چه سوال ها جالبي ميپرسي و چه مطلب هاي زيبايي را عنوان ميكني كه آدم را واقعا به فكر ميندازه.
معيار اخلاقي را بيشتر از خانواده و تا حدي از محيط ميگيريم و فكر ميكنم هركدام از ما خطوط هاي سبز و قرمزي در مغز داريم كه معيارهاي اخلاقي ما را تشكيل ميدهند.
تاثيرش هم بر روي مغز و هم بر روي احساس ماست.من نميدونم بگم رو كدوم بيشتر تاثير ميذاره!و فكر ميكنم معيارهاي اخلاقي ميتونه فاصله عقل و احساس را كم و زياد كنه.
 
به چشم ما روشن..اما عجب زنگ سنگینی شده این زنگ ...این سوالات هرکدوم کلی برای خودش مبحثیه...قابل تامل و بعد جستجو در درون و بعد نتیجه گیری ...بیان نظر و بعدش هم یه بحث داغ و جذاب شاید به بزن بزن بکشه شایدم همه پرچم سفید بالا ببرن ...به هرحال سعی می کنم من هم شریک باشم...برمی گردم
 
سلام از لطف شما ممنونم. وبلاگ نگاهی دیگر را هم دیدم حتما در بلاگ نیوز معرفی خواهم کرد بشرط آنکه خیلی دراز ننویسد. راستی چرا خودت با بلاگ نیوز همکاری نمی کنی؟ باید دست ما را گرفت در ضمن بیلی هم سلام دارد و صورت شما را می لیسد
 
سلام سپیده جان
خوبید؟
زندگی اجتماعی را با یک سروده از آرش عزیز آپ کردم
خوشخال میشوم پیشم بیایی
 
آقای مجید زهری متشکر از حضورتون و ممنون از کامنت و نظری که گذاشتید.پوزش از اینکه به دلیل گرفتاری زیاد دیر جواب میدم.بله این دونوع معیارهای منطقه ای و جهانشمول وجود دارند.البته من قصدم بیشتر نوع برخورد ما در راه تغییر معیارها و ساختارهای سنتی عقب افتاده که جلوی راه پیشرفت سالم زندگی انسان را میگیرند هست که خوب زاویه دید شما هم به این مبحث جالبه.در پست بعدی بیشتر نظراتم را در مورد معیار های اخلاقی مینویسم.در مورد نظر شما من فکر میکنم که معیارهای جهان شمول میتونند بر روی معیارهای منطقه ای تأثیر پذیر باشند که البته زمینه ها و شرایط خاص خودش را دارد.خوشحال میشم که باز هم حضورتون را در اینجا داشته باشم
موفق باشید
سپیده
 
امید جان مرسی

آرمان جان مرسی چی شد قرار بود دوباره برگردی دوست خوب.

اسد گرامی مرسی,دیشب یک کوتاه به وبم سر زدم و خواندن کامنتت کلی مرا به خنده وشادی آورد و خسته گی روز را از تنم درآورد.از طرف من از بیلی برای صفای سگولانه اش تشکر کن.در مورد وبلاگ نیوز حقیقت من رسم و رسومش را نمیدانم.یک بار اوایل کاره وبلاگم ایمیلی به وبلاگ نیوز فرستادم که جوابی نیآمد.این تصور را داشتم که فقط کسانی که عضوه بلاگ نیوز هستند میتونند لینک به مطالب بدهند.به هر حال با کمال میل حاضر به همکاری هستم.فقط یک مسئله هست که تا چند ماه آینده درگیر و گرفتارم و شاید نتونم همکاره فعالی باشم.
منتظر اطلاعات بیشتر از طرف شما هستم.سپیده
 
ممنون سپیده جان
چشم حتما به آرش میگم
 
سپيده عزيز سلام.مثل هميشه به نكته جالب اشاره كردي.غلبه بر اين ترسها مشكل اكثر افراده و غلبه كرن بهش يه كم سخته.موفق باشي....سپيده جان با مطلب جديدم با عنوان ايدئولوژي خطرناك به روزم و منتظر حضور و نظرت.
 
معیارهای اخلاقی همان ارزشها یا هنجارها هستند که افراد بر اساس آن قضاوت و یا رفتار می کنند. در کشور ما ارزش بیشتر اوقات به معنای یک امر مثبت در نظر گرفته می شود اما واقعا ممکن است ارزش منفی هم باشد. به همین علت معیارهای اخلاقی بسیار نسبی است. مثبت و منفی دارد. بستگی به ایدئولوژی افراد دارد
 
سپیده جان من میگم معیارهای اخلاقی همان ارزشها و ضد ارزشها در جامعه هستند که متاسفانه در سرنوشت مات نقش اساسی بازی می کنند .
شهربانو
 
سلام سپیده جان. در حالیکه باید نظر دوستان رو تایید کنم که جواب هر کدوم از این سوالها کلی کتاب و بحث وجدل ؛) به همراه داره، فقط نظرم رو خیلی کوتاه میگم: _اخلاق چیزی نسبی و شخصیه، یا حد اقل در دنیای مدرن امروزی به چیزی نسبی و شخصی تبدیل شده. حتی اگر در کل یک جامعه هم عملی اخلاقی شمرده بشه، باز من به عنوان فرد یک معیارهای اخلاقی مخصوص به خودم رو دارم و درست کردم، که البته به جز اینکه مربوط به مسائل خانوادگی، مذهبی یا اجتماعی میشه، خیلی به تجربه ها، و احساسات و تربیت شخصی من هم بستگی داره. به عنوان مثال اگر جامعه دزدی رو کاری "غیر اخلاقی" بخونه، من به عنوان فرد، می تونم طبق ساختار اخلاقی خودم بگم خوب اگر دزده برای گرسنه نموندن دزدی کرده، کارش غیر اخلاقی نیست. این ساختار اخلاقی، در هر کدوم از آدمها شکل متفاوتی داره، و به غیر از اون، حتی از دید یک فرد هم در شرایط مختلف، معیارهای مختلف وجود داره، مثل مثال دزدی که زدم. ولی فعلا صبر می کنم تا پست بعدی رو بنویسی! :))
 
سلام سپیده جون
می دونید در کشور ما معیارهایی وجود دارند که تعداد بیشماری از اونها رو نسل من قبول ندارند..به خاطر همینه که همش از خودمون سوال می کنیم آیا این کار درسته..خیلی از اونهارو خودمون قبول نداریم و وقتی انجام می دیم احساس گناه می کنیم..و بعد شما فکر کنید که این تناقض ها و این احساسهای گناه چه مشکلاتی رو برامون پدید می آره..و به جای اینکه به مسائل مهم فکر کنیم به این چیزها فکر می کنیم.. البته در ایران عزیز ما معیار های اخلاقی در مورد دخترها تعریف میشه.. یا لااقل می تونم بگم اگه پسری کار غیر اخلاقی انجام بده راحت تر میشه ازش گذشت ولی در مورد دخترها..
 
سلام خواهر خوبم...بدقول شدم نه؟ یه مدت نیستم و میرم سفر دعا کن دستاورد خوبی داشته باشه انوقت یه شیرینی حسابی پیش من داری.....راستی از معیارهای اخلاقی کلی دلم خونه! واقعا چطوری میشه با اونها مبارزه کرد؟شاید کلی زمان میبره و دستاوردهاش رو ما نمی تونیم ببینیم اما می ترسم دیگه به درد نسل بعدی هم نخوره و اونها هم مجبور شن برای معیارهای دیگه ای مبارزه کنن!!!حسابی قاطی پاطی شدا! آخه دلم بدجوری خط خطیه....به هرحال شاد باشی
 
اخلاق یکسری هنجارهایست که در یک جامعه در طول قرنها سال شکل گرفته وامری کاملاً پویاست. به این معنی که مدام و بدون این که ما متوجه شویم در حال به وجود آمدن و تغییر است. بنابراین نباید قوانین آن را قدسی و الهی تصور کرد. در حقیقت اخلاق در بستری شکل می گیرد که عامل های اساسی تاثیر گذار در آن: زمان، گذشته فرهنگی، حضور فرهنگ های دیگر، دین یا ایدئولوژِی غالب و حکومت می باشد. در این بین می توان نقش حکومت را یک عامل غیر یکنواخت در طول زمان دانست. حکومت ها برای بقای خود ارزش هایی را به وجود می اورند و آنها را با گذشت زمان و با کمک تبلیغ و اختار و تحت پی گرد قرار دادن تبدیل به اخلاق می کنند. بنابراین در صورت تغییر حکومت، اخلاق هم به مرور تغییر خواهد کرد. در هر جامعه تعریف خوب و بد مطابق روحیات و خلق و خوی مردم آن جامعه و همچنین نظر حکومت است.(همانطور که گاه نظر حکومت تبدیل به قوانین الهی و حقایق خدشه نا پذیر می شود.)تاثیر اخلاق تنها بر احساس ما نیست بلکه گاه اخلاق گرایی افراطی عقل را هم زایل می کند. چون اخلاقیات اموری جزمی اند. البته ما با انجام کاری خلاف اخلاق احتمالاً دچار عذاب وجدان می شویم که بر احساسات ما تاثیر می گذارد اما ما به صورت عقلانی تصمیم می گیریم کار غیر اخلاقی را انجام ندهیم.
 
سلام دوستان خوب و عزیزم.پوزش از اینکه نمیتونم جواب کامنتهای خوب شما را بدم.تا چند روز دیگه هم گرفتاره درسها هستم و بعد از آن تعتیلات کوتاه کریسمس شروع میشه و وقت بیشتری دارم.فعلا یک تشکر کوتاه از همه نظرهای خوب شما.
آدمک عزیز خوش آمدی و مرسی از نظرات خوبت.
فعلا تا چند روزه آینده برای همتون روزهای خوبی رو آرزو میکنم.
سپیده
 
با سلام
بحث جالبی است و همانطور که دوستان اشاره کرده اند خود میتواند موضوع گفتار و نوشتارهای زیادی شود. با اینهمه امر نیکویی است که اینگونه مباحث تنها در حوزه دانشمندان و فلاسفه باقی نمانند و مردم در درون جامعه هم به آن بپردازند. کلآ طرح چنین مسئله ای در یک جامعه خود بازتابی است از نیاز به تغییر اخلاقیات حاکم و نوعی به چالش کشیدن و اسطوره زدائی از آنهاست.
غربیان کلمه مورال0 اخلاق) را دارند و اتیک.
اما کلمه اتیک در زبان فارسی درست ترجمه نشده مثلآ آقای آشوری اتیک را به معنای اصول اخلاق ترجمه کرده اند. شاید هم درست باشد ( رشته من نیست) اما همینکه خود آشوری باز در ترجمه
لفت انگلیسی، کلمه اتیک را به فارسی هم نوشته در واقع اشاره به همین مشکل است. خلاصه به نظر من در صحبت از اخلاق باید به بحث اتیک و رابطه ایندو
هم وارد شد. اخلاقیات و نرم ها نوعی قراردادهای نانوشته جامعه اند که بهمراه قوانین و مقرارات نوشته شده بر روابط اجتماعی نظارت دارند.
و همانطور که دوستان اشاره کرده اند، خشک و ایستا نیستند اما در هر دوره ای لازم بوده اند.
پس خوش فکری ، کنجکاوی و بی تعصبی در خدمت آلایش اخلاق اجتماعی و عمومآ در مسیر بهتر شدن و شفافیت روابط اجتماعی است.
بد نیست مطلب جدیدی که تحت عنوان آسیب شناسی عشق در نگاه سنتی و مدرن در وبلاگم چاپ کرده ام را بخوانی. تا حدودی در همین رابطه ها است.
موفق باشی.
تیزبین
 
سپیده جان، یک نگاهی به وبلاگم بکن، یک بازیه...
 
سلام سپیده جان...امیدوارم اوضاع احوال درسها و روزگار به خوبی پیش بره...می دونم که حتما گرفتار هستی که آپ نکردی و منتظر پست جدیدت هستم راستی چطوری میشه به شما ایمیل زد؟
 
ارسال یک نظر



<< Home
تمامی حقوق مادی و معنوی مطالب و محتویات این وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ میباشد.به مطالب میتوانید با اطلاع قبلی به دارنده وبلاگ لینک دهید.متشکر

نام:
مکان: آلمان